چکیده:
در این تحقیق به بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و خلاقیت مدیران در بیمه ایران در شهرستان تهران پرداخته شد. در این تحقیق از شاخصهای(پیچیدگی، رسمیت و تمرکز) به عنوان شاخصهای نشان دهنده ساختار سازمانی استفاده شد. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران بیمه ایران در شهرستان تهران میباشند. که از پرسشنامه استاندارد رندسیپ که حاوی 50 سوال بود جهت اندازه گیری متغیر خلاقیت و از پرسشنامه استاندارد رابینز به نقل از مقیمی که حاوی 14 سوال بود جهت اندازه گیری ساختار سازمانی استفاده گردید. جهت آزمون فرضیه ها نیز به دلیل نرمال نبودن متغیر وابسته از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین پیچیدگی و خلاقیت مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین رسمیت و خلاقیت مدیران رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد و بین تمرکز و خلاقیت مدیران رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
واژگان کلیدی: خلاقیت مدیران، رسمیت ، تمرکز، پیچیدگی، ساختار سازمانی
-1 مقدمه
همه سازمانها برای بقا نیازمند اندیشههای نو و نظرات بدیع و تازه اند. افکار و نظرات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد . برای آنکه بتوان در دنیای متلاطم و متغیر به حیات ادامه داد ، باید به خلاقیت روی آورد و ضمن شناخت تغییرات و تحولات محیط برای رویارویی با آنها پاسخ های بدیع و تازه تدارک دید و همراه تاثیرپذیری از این تحولات بر آنها تأثیر نهاد و بدانها شکل دلخواه داد(الوانی، 1383).
امروزه مفاهیم ذهنی بشر مملو از طرح های تکامل یافته ای است که مدت ها پیشدر قالب های خام و ابتدایی، در ذهن بسیاری از افراد اندیشمند و خلاق جوانه زده و بتدریج توسط انسان های متوالی تکامل یافته است. خلاقیت به عنوان نیاز عالیه بشری در تمام زندگی او مطرح بوده و عبارت است از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان، به طوری که حایز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی در طرح جدید میشود(فیشانی،1377). پدیده خلاقیت و نوآوری مثل انسان از خصیصه های انسانی، در آحاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزشها و شرایط محیطی و فردی است که عامل خلاقیت را آشکار می کند. خلاقیت به عنوان یک حالت روانی و ذهنی که در قلمرو علم روان شناسی است، آشکار می شود و از آن جا که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام می شود، عامل ایجاد و پرورش خلاقیت در محدوده علم و هنر مدیریت قرار می گیرد و مدیران می توانند پیدایش خلاقیت را در سازمان ها با ایجاد زمینه ها وبستر مناسب همچون ساختار سازمانی مناسب، تسریع یا با ایجاد فضای نامناسب آن را خنثی کنند(فیشانی، 1377). عوامل متعددی در درون یک سازمان بر توان خلاقیت افراد تأثیر می گذارند. یکی از مهم ترین عوامل، تسهیل و تقویت توان خلاقیت در سازمان، ساختار مناسب و تشکیلات مناسب با اهداف مورد نظر است(صمدآقایی، 1378).
خلاقیت در درون یک سازمان در خلاء به وجود نمی آید، بلکه ساختار سازمانی به عنوان یک بستر، زمینه را برای پیدایش خلاقیت آماده می کند. ساختار سازمان نمایانگر روابط واحدهای آن و نشان دهنده انعطاف پذیری آن است. سازمانهایی که دارای ساختار غیرمنعطف باشند، برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحران دچار آشفتگی می شوند. در حالی که سازمانهایی که امکان برقرار کردن رابطه، بویژه رابطه غیررسمی و انعطاف پذیر را در ساختار خود پیشبینی می کنند، عوامل مثبت و مؤثری را برای ترغیب و رشد خلاقیت و نوآوری در سازمان خود به وجود می آورند(صمدآقایی،1378).
در این فصل کلیات تحقیق تدوین و ارائه شده است. در فصل حاضر ابتدا، مساله اصلی تحقیق بیان شده است. سپس فرضیات تحقیق مطرح و مطالبی در خصوص روش و قلمرو تحقیق ارائه شده است. همچنین در خصوص نحوه آزمون فرضیات توضیحاتی به صورت کلی داده شده است.
2-1 بیان مسئله
سـازمـان هـا بـرای بقاء و تداوم نقش مثبت و سازنده خود نیازمند افکار، اندیشه ها، نظرات تـازه و نـو هـستند تا با دریافت دیدگاه های نو مبتنی بر تحقیقات میدانی و اندیشه ها و تـئوری هـا بـتـوانـنـد پـویـایـی خـود را تـضـمـیـن کـنـنـد وگـرنـه رو بـه زوال و نابودی هستند. مقاومت سازمانها در قبال تغییرات و تحولات جهانی و منطقه ای موجب حذف آنها شده و حتی قادر به حفظ وضع موجود نیز نخواهند بود.
وجود ساختار یکی از ویژگیهای اصلی هر سازمان است که بر اساس آن فعالیت ها، متفاوت از یکدیگر تفکیک شده و بین وظایف هماهنگی ایجاد می گردد، همچنین با وجود ساختار، روند تفویض اختیار، مسئولیت، کنترل مقررات و استاندارها بین فعالیت ها و ومجریان آنها مشخص میشود. در تعریف دیگر، ساختار سازمانی عبارت است از الگوی ارتباطات میان بخش ها و اجزا یک سازمان. به عبارت دیگر سازمان ها به طور آگاهانه بخش ها و واحدهایی را به عنوان پاره سیستم در سیستم اصلی به وجود می آورند و میان این پاره سیستم، الگوی ارتباط و تعامل مشخص را حاکم می کنند. این تمایز درونی، بین بخش ها و الگوهای ارتباطات بیان آنها را ساختار سازمانی می نامند (مجیدی و همکاران،1390).
نظریهپردازان مختلف دوازده متغییر اساسی را که مورد قبول همه آنها است برای تعریف ابعاد ساختاری به کار بردهاند این ابعاد عبارتند از:
1- اجزا اداری 2- استقلال 3- تمرکز 4- پیچیدگی 5- تفویض اختیار 7- رسمیت 8- ترکیب 9- حرفهگرایی 10- حیطه کنترل 11- تخصصگرایی 12- استاندارد کردن. بنابراین جهت سنجش و تعیین ساختار سازمان ابعاد متفاوتی را میتوان در نظر داشت که تحقیق حاضر با تاکید بر سه بعد پیچیدگی[1]، رسمیت[2] و تمرکز[3]که مهمتر از بقیه هستند به سنجش ساختار سازمانها پرداخته است.
یکی از عناصر مهم ساختار سازمانی پیچیدگی می باشد پیچیدگی به میزان تفکیکی که درون سازمان وجود دارد دلالت میکند. از دیگر عناصر عمده که در این تحقیق نیز بدان اشاره گردیده رسمیت در سازمانها می باشد. رسمیت به میزان استاندارد بودن مشاغل درون سازمان اشاره دارد. مهمترین فنون رسمیت عبارتند از فرایند گزینش، الزامات نقش،رویهها و خطیمشیها، آموزش و شعائری که کارکنان برای اثبات وفاداری و تعهد خود نسبت به سازمان از آنها تبعیت میکنند. از دیگر عناصر ساختار سازمانی می توان به تمرکز در سازمان اشاره کرد. تمرکز به میزان تراکم اختیار رسمی که برای اتخاذ تصمیم در فرد، واحد یا سطح سازمانی متمرکز میشود و به کارکنان حداقل اجازه مشارکت در تصمیمات را میدهد اشاره میکند.
ساختار سازمانی بر عوامل متعددی تاثیر گذار می باشد یکی از این عوامل خلاقیت مدیران شرکتها می باشد.
خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. هر سازمانی می تواند با اصلاح ساختار خود و افزایش خلاقیت نیروی انسانی خود باعث بالارفتن عملکرد و بهره وری شود و در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خویش گام بردارد. خلاقیت می تواند یک منبع قدرتمند رقابتی و مزیتی در کار باشد. خلاقیت عامل رشد و بالندگی سازمان، ارتقای بهره وری، افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موففیت در رقابت، افزایش انگیزش کارکنان و رضایت شغلی آنها، کاهش هزینه ها، تنوع تولیدات و خدمات و کاهش بورکراسی اداری شود(اسمی، جهانی،1388). مطالعات متعدد نشان از این داشت که تمرکز، پیچیدگی، رسمیت از عوامل موثر بر خلاقیت مدیران می باشد. هر چه استانداردسازی امور بیشتر باشد به همان نسبت از توان خلاقیت افراد کاسته میشود. با توجه به اینکه عدم انعطاف از محدودیتهای خلاقیت است رسمیت تولید ایده را محدود میکند( اسلمی و تدین، 1387) به طور کلی با افزایش قوانی و مقررات، دستورالعمل ها و آیین نامه ها موجود در سازمان، خلاقیت فردی و سازمانی کاهش می یابد و برعکس(امیدی وهمکاران،1386) از طرفی برخی محققان بر این باورند که بالا بودن تمرکز سازمانی باعث افزایش خلاقیت مدیران می شود بدیهی است که هرچه در شرکت متمرکز تر باشند یعنی سلسله مراتب دستوردهی ازبالا به پایین حاکم باشد و تصمیمات فقط توسط یک نفر اتخاذ گردد میزان خلاقیت مدیران نیز بالاتر می رود زیرا می تواند با آزادی عمل بیشتری تصمیم گیری بکنند. از طرفی نیز بالا بودن پیچیدگی می تواند باعث کاهش خلاقیت مدیران باشد با توجه به مطالب ارائه شده در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که آیا ساختار سازمانی بر خلاقیت مدیران بیمه ایران تاثیر گذار می باشد یا نه؟
براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.
نظرات شما عزیزان: